طراحان صنعتی با ترکیب هنر، مهندسی و علوم انسانی، محصولات و محیطهایی را طراحی میکنند که علاوه بر زیبایی، کاربردی و ایمن نیز باشند. طراحان با درک نیازها و خواستههای کاربران، محصولاتی را خلق میکنند که استفاده از آنها را آسان و لذتبخش میکند. طراحی صنعتی و طراحی محصول، دو مفهوم مرتبط اما متفاوت هستند که اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند. تفاوت اصلی بین طراحی صنعتی و طراحی محصول در این است که طراحی صنعتی بر خلق محصولات و محیطهایی که نیازهای کاربران را برآورده میکنند، تمرکز دارد درحالیکه طراحی محصول، بر فرآیند طراحی و توسعه محصول جدید متمرکز است.
طراحی صنعتی (Industrial Design) چیست؟
طراحی صنعتی، فرآیندی است که در آن محصولات فیزیکی با توجه به نیازهای کاربران و قابلیتهای تولید، طراحی و توسعه میشوند. این فرآیند شامل مراحل مختلفی ازجمله: تحقیق و تجزیهوتحلیل، مفهومسازی، توسعه، نمونهسازی و تولید است؛ با این شاخصه اصلی که فرآیند طراحی بهصورت کاملاً مجزا از فرآیند تولید انجام میشود.
درواقع طراحی صنعتی، عمل خلاقانهای است که برای تعیین و تعریف فرم، سناریو استفاده و سهولت عملکرد محصولی پیش از آغاز تولید فیزیکی آن صورت میگیرد. قائل شدن جدایی بین طراحی و تولید، تفاوت اصلی طراحی صنعتی با طراحی و تولید صنایعدستی است که در آن عملیات ساخت محصول دقیقاً در زمان طراحی آن صورت میگیرد.
طراحی صنعتی (Industrial Design)
طراحی صنعتی به مطالعه عملکرد و فرم و همچنین ارتباط محصول، کاربر و محیط میپردازد. طراحان صنعتی معمولاً طراحی موتور، قطعات الکتریکی یا قطعات مکانیکی پیچیده را انجام نمیدهند بلکه ممکن است فعالیتهای آنها بر اساس مطالعات کاربردپذیری (به این معناست که هر فرد چقدر میتواند وظیفهای معین را با محصول شما بهراحتی انجام دهد.) یا سایر مسائل فرمی و ارگونومی باشد که بخشهای فنی را تحت تأثیر قرار دهد. طراحان صنعتی معمولاً با متخصصان بازاریابی برای تعیین ویژگیها و یافتن نیازها و انتظارات کاربران در تعامل هستند.
بیشتر بخوانید:
تأثیر واقعیت مجازی در بازاریابی صنعتی
تکنولوژیهای نوین در تولیدات صنعتی
طراحی سایت صنعتی
تاریخچه طراحی صنعتی
حرفه طراحی صنعتی در پی انقلاب صنعتی اروپا و بر اساس نیازهای متنوع مردم، توسط هنرمندان و پیشهوران با استفاده از روشهای دستی و در مقیاس محدود انجام میگردید. با ظهور ماشین و پدید آمدن روشهای تولید ماشینی، چهره مصنوعات دچار دگرگونی شد و مصنوعات دستساز، آرامآرام جایشان را به مصنوعات زمختی میدادند که هیچ خبری از هنرِ هنرمند در آنها یافت نمیشد. تمام این طراحی، بدون توجه به زیبایی پیکره و صرفاً در جهت برآورده کردن نیازهای عملکردی، طراحی و ساخته میگردید. در چنین شرایطی بود که هنرمندان دستساز با اعتراض به چنین وضعیت نابسامانی، خواستار طرد ماشین و فرزندان آن و بازگشت به اوضاع پیشین شدند. جنبش هنر و پیشه که سردمدار آن، جان راسکین و ویلیام موریس بودند، در همین راستا شکل گرفت.
برای دهههای متوالی پیش از ظهور طراحی صنعتی، تخصصهای فنی و تولیدی در دستان استادکارانی بود که فرم محصولات را بر اساس مهارت شخصی و دانش سنتی که به آنها رسیده بود و تجاربی که زیر نظر استادانشان داشتند، تعیین میکردند.
ظهور طراحی صنعتی بهصورت مستقیم با انقلاب صنعتی و مکانیزه شدن سیستمهای تولیدی گرهخورده است. انقلاب صنعتی قرن ۱۸ میلادی در انگلستان، موجب افزایش تولید محصولات به شیوه صنعتی شد و همین امر موجب تغییر در شیوه طراحی و تعیین ویژگیهای فرمی محصولات گردید. طراحی صنعتی عمدتاً پدیده قرن بیستم است؛ هرچند که این واژه ابتدا سال 1839 در مدرسه پسرانه کاتولیک سن پیتر نیوزلند و طی فرآیند تولید نقشهای پارچهها استفاده شد اما عملاً بهعنوان حوزه فنی، هنری و تخصصی از سوی طراح نیوزلندی، جوزف کلاود سینل بهکار گرفته شد.
اهمیت طراحی صنعتی
نقش طراح صنعتی در فرآیند طراحی و توسعه محصول، ایجاد زبان طراحی، هویت برند و هویتسازمانی است. طراحان صنعتی عنصری حیاتی طی این فرآیند به شمار میآیند زیرا نسبت به تمایلات بازار و ترجیحات مصرفکننده، دارای بینش هستند.
طراحی صنعتی بهعنوان نقطه اتصال علم، صنعت و هنر، فرآیندی میباشد که برای طراحی محصولاتی که قرار است تولید گردند، طی میشود. این فرآیند خلاقانه، طراحی و تعریف فرم و ویژگیهای محصولی است که قبل از ساخت آن صورت میپذیرد. در مقابل، تولید صرفاً از تکرار و روندی تقریباً ثابت بهصورت خودکار تشکیلشده است.
همه محصولات، نتیجه فرآیند طراحی هستند اما ماهیت و روند آنها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ یعنی توسط فردی خاص یا بهصورت تیمی انجام شود. طراحی میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند: مواد، فرآیندهای تولید، استراتژی کسبوکار و نگرشهای اجتماعی، تجاری یا زیباییشناختی قرار گیرد. بهطورکلی میتوان گفت که طراحی صنعتی، بهعنوان هنر کاربردی بر ترکیبی از زیباییشناسی و ملاحظات کاربر محور تمرکز میکند اما اغلب راهحلهایی را برای فرم، عملکرد، ارگونومی، بازاریابی، توسعه نام تجاری، پایداری و فروش ارائه میدهد.